نقد كتاب « فضایل اعمال » نوشته ی محمد زكريا كاندهلوی

 بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین، و اما بعد‏:

هر مسلمانی که نگران آخرت و قیامت خویش است می بایست تمام همت و تلاش خود را صرف این امر مهم نماید که دین و عقیده خود را چگونه و از چه مصادری دریافت می دارد، چرا که 

اگر منبع و مصدر دین مطمئن و سالم نباشد، هیچ تضمینی بر هدایت او وجود نخواهد داشت و بلکه انحراف و گمراهی در عقیده و منهج او پدیدار خواهد گشت.

بدون شک قرآن و سنت صحیح نبوی تنها منابع نورانی انسانها هستند که تمسک به آنها موجب هدایت و سعادت است، و همه ی مسلمین بر این اصل اتفاق نظر دارند. هرکس دین و عقیده ی خود را از این دو منبع زلال و نورانی دریافت دارد، پس بر راه راست و مستقیمی قرار گرفته که خداوند متعال به آن راضی و خشنود است، و هرکه از این مسیر منحرف شود راهی جز شقاوت در انتظارش نخواهد بود.

اما متاسفانه آنچه که در بین عده ای از مسلمانان بعنوان مصیبت و بلایی برای عقیده آنها درآمده؛ وجود احادیث و روایات ضعیف یا دروغینی است که بعنوان مبنا و پایه ی عقیده ی آنها درآمده که براستی این مبنا و پایه سست و نا استوار است که موجب فروریختن کلی دین و عقیده ی فرد خواهد شد. بدون شک عقیده به نسبت کل دین، بمانند پایه ها و ستونهایی به نسبت یک ساختمان است؛ پس هر کس بنای خود را بر پایه و اساس محکم بنا نهد ساختمانش مقاوم و با استقامت خواهد بود، و هر کس آنرا بر پایه های سست و ضعیف بناء نمود یقیناً فرو خواهد ریخت.

پس هر مسلمان هوشیاری بایستی مواظب و آگاه باشد که عقیده اش را از احادیث ضعیف و یا دروغ و یا حکایات و داستانهای رایج بین مردم و یا خواب و رؤیای عرفاء و زاهدان اخذ نکند، چرا که خواب و داستان و روایت ضعیف و دروغ بعنوان مصدر و منبع دین و عقیده محسوب نمی شوند، و هیچیک از ائمه ی اهل سنت و جماعت چنین چیزی را بیان نکرده که مثلا قصه و حکایت و یا خواب زاهدان و عرفاء و یا احادیث ضعیف و دروغین منتسب به پیامبر صلی الله علیه وسلم مصدر شریعت هستند و می توان آنها را حجت قرار داد.

نکته ای که باید مدنظر داشت اینست که تصور این فکر که تمامی احادیث و روایات موجود در کتابهای اهل سنت صحیح و قابل قبول و حجت هستند تصور اشتباه و غلطی است، و هیچیک از ائمه ی اهل سنت تابحال چنین ادعایی نکرده اند که هرآنچه از احادیث و روایات در کتابها آمده اند، مقبول و حجت هستند! متأسفانه احادیث و روایت ضعیف و حتی ساختگی بسیار زیادی با احادیث صحیح ترکیب شده اند، و علمای بزرگوار اسلام از دیرباز با تدوین علوم حدیث شناسی در پی تصفیه و پالایش احادیث صحیح از ضعیف بوده اند، تا مبادا عقیده ی مسلمین بخاطر وجود روایات ضعیف و یا ساختگی و حتی حکایتهای بی اساس- مخدوش و منحرف شود.

یکی از الطاف الهی بر مسلمانان این عصر این بوده است که محدثین و متخصصین و دانشمندانی را برانگیخته که آنها با تلاش و همت ستودنی خود اقدام به پالایش و تصفیه ی روایات صحیح و ضعیف کرده اند، تا خواننده ی کتابها از صحت یا ضعف احادیث مورد استناد مؤلفین مطلع شوند، و مواظب باشند که احادیث ضعیف یا دروغین داخل بعضی از کتابها موجب انحراف عقیده خواننده نشوند، و خوشبختانه امروزه بیشتر کتابهای اهل سنت توسط متخصصین و محدثین و محققین تخریج شده اند و این اطمینان خاطر را به خواننده می دهند تا از صحت یا ضعف روایات مطلع باشند، و اگر در اثنای خواندن کتابی مشاهده کردند که مؤلف آن به حدیث ضعیف یا دروغ و یا قصه و حکایتی استناد کرده و بعدا از آن نتیجه گرفته است، آگاه شوند و آن نتیجه و عقیده ای را که بر مبنای آن روایات مردود و حکایات بنا شده را مردود بدانند و آنرا مطرود کنند. و لذا توصیه ی اکید می شود که از خواندن و مدارسه ی کتابهایی که احادیث و روایات آنها تخریج و تحقیق نشده اند و صحت و ضعفشان مشخص نشده، شدیدا پرهیز کنید، تا مبادا در گرداب روایت ناصحیح و داستانهایی که اصلا بعنوان مرجع و مصدر دین تلقی نمی شوند، بیافتیم و عقیده ی سالم خود را در معرض خطر انحراف قرار دهیم.

یکی از کتابهایی که متاسفانه مملو از احادیث و روایات ضعیف و دروغین و همچنین داستانها و حکاتهایی است که بعنوان مصدر و منبع دین تلقی نمی شوند، کتاب «فضایل اعمال» تألیف شیخ محمد زکریا کاندهلوی است.

در این مقاله قصد داریم تا به نقد و بررسی این کتاب مشهور بپردازیم و مسلمانان پیرو کتاب و سنت صحیح را از خطراتی که ممکن است این کتاب بر عقیده ی او داشته باشد تحذیر نماییم.

و خدا را گواه می گیریم که قصد ما از این مطالب تنقیص شخصیت مؤلف یا گروه و جماعت خاصی نیست، چرا که کسی را بجز انبیاء معصوم نمی پنداریم، و هدف ما چیزی نیست جز تحذیر مسلمین از خطر احادیث ضعیف بر عقیده و دین آنها و کتابهایی که با استناد به این نوع احادیث عقاید مسلمانان را فاسد می کنند، والله المستعان..

کتاب «فضائل اعمال» که اسم قدیمی آن در چاپ اول «تبلیغی نصاب» بود و مؤلف آن زکریا کاندهلوی (1315-1364هـ/1944م) است، شامل ابواب متنوعی در خصوص فضایل اعمال است. مؤلف، کتاب مذکور را به نگارش درآورد تا بعنوان مرجعی برای «جماعت تبلیغ» شود، بنابراین آن کتاب جزو کتابهای عمده و اصلی آنهاست که در مجالس خود آنرا می خوانند، و در مدارس و مساجدشان آنرا تدریس می کنند. کتاب مذکور به زبان أردو نوشته شده است و برای همین در کشورهای عربی و غیر اردو زبان منتشر نشده است، و تنها در مناطقی انتشار یافته که جماعت تبلیغ در آن مناطق انتشار یافته اند مانند کشورهای هند و پاکستان و افغانستان..

البته اخیراً این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است و در قسمتهایی از ایران و افغانستان نیز پخش شده است.

متاسفانه این کتاب مملوء از خرافاتی هست که نقل و حکایت کردن آنها جایز نیست چه رسد به آنکه بدانها ایمان و اعتقاد داشت.

شیخ حمود تویجری در کتاب «القول البلیغ» می گوید:

« وأهم كتاب عند التبليغيين كتاب "تبليغي نصاب" الذي ألفه أحد رؤسائهم المسمى: محمد زكريا الكاندهلوي، ولهم عناية شديدة بهذا الكتاب، فهم يعظمونه كما يعظم أهل السنة "الصحيحين" وغيرهما من كتب الحديث. وقد جعل التبليغيون هذا الكتيب عمدة ومرجعا للهنود وغيرهم من الأعاجم التابعين لهم، وفيه من الشركيات والبدع والخرافات والأحاديث الموضوعة والضعيفة شيء كثير، فهو في الحقيقة كتاب شر وضلال وفتنة» انتهى.

ترجمه: «و از جمله مهمترین کتابها نزد تبلیغیها، کتاب "تبلیغی نصاب" است که یکی از رهبرانشان بنام محمد زکریا کاندهلوی آنرا تالیف کرده است، و آنها عنایت و توجه بسیاری به این کتاب دارند، و آنها این کتاب را بزرگ می دارند همانگونه که اهل سنت کتاب صحیحین و دیگر کتب حدیثی را بزرگ می دارند.

و تبلیغیها این کتاب را جزو کتابهای عمده و مرجع (خود) برای مسلمانان کشور هند و دیگر مسلمانان غیرعرب تابعشان قرار داده اند، (و متاسفانه) شرکیات و بدعت و خرافات و احادیث دروغین و ضعیف زیادی در آن کتاب وجود دارد، و در حقیقت این کتاب، کتاب شر و گمراهی و فتنه است»."القول البليغ" (ص/11).

همچنین شیخ شمس الدین افغانی در کتابش «جهود علماء الحنفية في إبطال عقائد القبورية» می گوید: « لكبار أئمة الديوبندية كتب يقدسها الديوبندية، وهي مكتظة بالخرافات القبورية والوثنيات الصوفية، نحو : - وذكر كتبا منها - " تبليغي نصاب " أي : نصاب التبليغ ومنهج التبليغ . وهؤلاء الديوبندية لم يعلنوا البراءة من هذه الكتب، ولا حذروا منها، ولا أوقفوا طباعتها، ولا منعوا بيعها ولا شراءها ، وأسواق الهند وباكستان وغيرها مكتظة بها» انتهى.

ترجمه: «بزرگان ائمه دیوبندیه کتابهایی دارند که پیروان آنها آنرا مقدس می دارند، و این کتابها پُر شده از خرافات قبوری و شرکیات صوفیه، مانند کتابهای و کتابی از آنها را ذکر می کند بنام: - "تبلیغی نصاب" یعنی: نصاب تبلیغ و منهج تبلیغ. و این ائمه ی دیوبندیه از این کتابها اعلام برائت نمی کنند، و (مردم را از خواندن) آنها تحذیر نمی کنند، و چاپ آنها را متوقف نمی کنند، و نیز خرید و فروش آنها را منع نمی کنند، و بازارهای هند و پاکستان و دیگر کشورها پر شده از این کتابها»."جهود علماء الحنفية في إبطال عقائد القبورية" (2/776).

همچنین در فتاوی هیئت دائمی افتاء آمده:

« سوال: من یک مرد مسلمانم که در کشور بریتانیا زندگی می کنم، و دوست دارم تا در تمامی امور حیاتم از منهج اهل سنت و جماعت پیروی کنم، و بر همین مبنا اقدام به مطالعه ی کتابهای دینی به زبان اردو کردم، و در جریان مطالعاتم از بعضی از کتابهای دینی که توسط عالم شهیر و برجسته هندی و منتسب به جماعت تبلیغ دیوبندیه تالیف شده اند، و اسمش: شیخ محمد زکریا کاندهلوی (ملقب به) شیخ الحدیث است. در یکی از کتابهایش بنام «تبلیغی نصاب» در صفحه 113، فصل پنجم، قصه ای را خواندم که از کتاب دیگرش بنام «رونق المجالس» نقل کرده بود، که در آن، داستان تاجری را ذکر کرده که فوت می کند و میراثش را بین پسرانش تقسیم می کند، تاجر متوفی علاوه بر آنکه اموال زیادی بجا می گذارد، تار مویی از سر پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز (که نزدش بود) بجا می گذارد، پسر کوچکش موی سر رسول صلی الله علیه وسلم را برمی دارد، و از اموالی که از طریق ارث پدرش به وی می رسید چشم پوشی می کند و به برادر بزرگش می بخشد، (سپس بعد از مدتی) آنچه که نتیجه می شود اینست که: کسی که مال را انتخاب کرده بود پس از مدتی مفلس و ندار می شود، و کسی که مو را برداشت ثروتمند می شود. بعد از وفات برادر کوچکتر که موی سر پیامبر صلی الله علیه وسلم نزد وی بود، فردی از صالحین پیامبر صلی الله علیه وسلم را در خواب می بیند که ایشان به وی می فرماید: « من له حاجة فعليه أن يذهب إلى قبر هذا الأخ الصغير، ويدعو الله سبحانه وتعالى عند قبره لاستجابة دعائه» هرکس حاجتی داشت پس نزد قبر آن برادر کوچک برود، و نزد قبرش از خداوند متعال طلب کند تا دعایش اجابت شود. نقل از کتاب «تبلیغی نصاب».

و همچنین کتاب دیگری (از همین مؤلف) خواندم بنام «تاريخ مشائخ جثت» که مؤلف یعنی شیخ محمد زکریا در صفحه (232) کتاب ذکر می کند که: روزی (مردی بنام) شیخ حاجی إمداد الله مهاجر مکی در بستر مرگ بود، که یکی از معتقدانش (مریدانش) او را عیادت می کند و بر حالی که او داشت ناراحت می شود، شیخ (بیمار) نیز ناراحتی وی را می بیند و می گوید: «ناراحت مباش، چرا که انسان زاهد عابد نخواهد مُرد، بلکه از مکانی به مکان دیگری منتقل می شود، و او در قبرش حاجت مردم را برآورده می کند، همانگونه که در زمان حیاتش حاجت و نیاز مردم را برآورده می کرد» نقل از کتاب (تاريخ مشائخ جثت).

و (حال با این توضیحات) دوست دارم نظرهای شما را در ارتباط با تمام آن مطالب بشنوم، و همچنین:

الف: آیا مؤلف و راوی قصه - بعد از این عقیده که در خلال کتاب و گفتارش برای ما ظاهر شد - هنوز بعنوان مسلمان محسوب می شود؟ لطفا با دلیل از کتاب و سنت برای ما بیان کنید.

ب: اگر (مؤلف) مسلمان تلقی نشود، دلیل آن از کتاب و سنت برای خروج وی از امت اسلام چیست؟»

(هیئت دائمی افتاء) چنین جواب دادند:

« آنچه که در این کتابها نقل شد - چنانچه که در سوال ذکر شده است- جزو بدعتهای منکر و خرافاتی هستند که نه به حقیقت شرعی و نه به اصلی از کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وسلم مستند نمی شوند، و هیچ مسلمانی چنین چیزی را نمی گوید و بدان اعتقاد ندارد مگر کسی که فطرتش خراب شده و بصیرتش کور شده باشد، و از راه مستقيم (عقل و فطرت) منحرف شده باشد.

و ادعای موجود بودن موی پیامبر صلی الله علیه وسلم، و اینکه اگر کسی آنرا به دست آورد سبب ثروت او خواهد شد، و ادعای دیدن پیامبر صلی الله علیه وسلم در خواب که توصیه به دعا کردن نزد قبر این مرد می کند، همه این گفته ها و ادعاها دروغ و افترا هستند که هیچ دلیلی برای (مشروعیت) آنها وجود ندارد، و در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت شده که ایشان فرمودند: «إن الشيطان لا يتمثل بي»؛ شيطان به صورت و شکل من در نمي آيد. متفق علیه، پس چگونه پیامبر صلی الله علیه وسلم مردم را به دعا کردن نزد قبور امر می کند، در حالیکه در زمان حیاتش از آن نهی کرده اند، و شدیداً از آن تحذیر نموده اند، و همچنین از غلو کردن در مورد پیامبران و صالحین و نیز توسل جستن به آنها بعد از وفاتشان نهی کرده اند، و ایشان صلی الله علیه وسلم فوت نکردند مگر آنکه خداوند متعال دین و نعمت خویش را (در زمان حیاتش) به اکمال رسانید، پس (بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم) هیچ چیزی را به آنچه تشریع کرده اضافه یا کم نمی کند، و اعتقاد به اینکه دعا کردن نزد قبور مستجاب است بدعت است و هیچ اصلی برای آن در شریعت پاک اسلام وجود ندارد، و اگر کسی غیر خدا مانند صاحب قبر را به دعا و طلب بخواند و یا وی را همراه با خدا بخواند و یا معتقد باشد که نفع و ضرر در دست صاحب قبر است چنین کسی مرتکب شرک اکبر شده، چرا که تنها خداوند متعال است که نفع رساننده و زیان رساننده است.

و همچنین اعتقاد به اینکه انسان زاهد و عابد نخواهد مُرد و بلکه از مکانی به مکان دیگر منتقل می شود و او حاجت و نیازهای مردم را در قبرش برآورده می کند همانگونه که نیازهایشان را در دنیا برآورده می ساخت، همگی اعتقادات فاسدی هستند که جرو معتقدات صوفیه ی منحرف است، که هیچ دلیلی (از کتاب و سنت) بر آن وجود ندارد، بلکه حتی آیات قرآن و احادیث صحیح بر این دلالت دارند که هر انسانی در این دنیا می میرد؛ چنانکه خداوند متعال فرمودند: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» الزمر/30. یعنی: « تو(ای محمد) می ميرى و آنها نيز خواهند مُرد»، و فرمود: «وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ» الأنبياء/34. یعنی: « پيش از تو (نيز) براى هيچ انسانى جاودانگى قرار نداديم؛ آيا اگر تو بميرى، آنان جاويد خواهند بود؟»، « كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» الأنبياء/35. یعنی: « هر انسانى طعم مرگ را می چشد».

همچنین احادیث صحیحه بر این دلالت دارند که هرگاه انسان فوت کند اعمالش قطع خواهد شد بجز از سه طریق: علمی که منفعت زا باشد، یا فرزند صالحی که برایش دعا کند، یا صدقه جاریه، و قطعا مرده در قبرش مالک نفع و ضرر برای خودش هم نیست، و اگر حال انسان در قبر اینگونه باشد پس قطعا به طریق اولی برای دیگری هم مالک (نفع و ضرر) نخواهد بود، و لذا جایز نیست که در چیزی که فقط خدا بر آن توانایی دارد از احدی جز الله تعالی طلب رفع حاجات نمود، و طلب کردن او از مردگان شرک اکبر است، و هرکس غیر آن را معتقد باشد براستی که دچار کفر اکبر شده که وی را از اسلام خارج می گرداند و العیاذ بالله، زیرا او (با این اعتقاد) دلایل ثابت شده از کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وسلم را انکار کرده که دلالت بر آن (عقیده صحیح) هستند، و بر اوست تا از آن عقیده توبه نصوح کند، و تصمیم قاطع بر عدم بازگشت بر آن عمل زشت و بد بگیرد، و از آن به بعد تابع و پیرو چیزی باشد که سلف صالح اهل سنت و جماعت بر آن بودند، تا موفق به کسب رضای الله تعالی و رسیدن به بهشت او و در امان ماندن از عذابش گردد».‏ "فتاوى اللجنة الدائمة" (المجموعة الثانية 2/97).‏

و باز سوال دیگری از هیئت دائمی افتاء در خصوص مطالب کتاب فضائل اعمال پرسیده می شود با این عنوان:

« سوال: شیخ محمد زکریا رحمه الله از جمله مشهورترین علمای هند و پاکستان است، خاصتاً در میان جماعت تبلیغ؛ و ایشان تألیفات متعددی دارند، از جمله کتاب «فضائل اعمال» که در حلقه های دینی جماعت تبلیغ قرائت می شود، و اعضای این جماعت به این کتاب همچون صحیح بخاری و دیگر (کتابهای حدیثی) معتقدند و من هم یکی از آنها بودم، و در اثنای قرائت این کتاب بعضی از قصه ها و داستانهای روایت شده را خواندم که براستی فهم آنها و اعتقادم به آن سخت است، برای همین سؤالی را برای هیئت شما فرستادم تا شاید مشکلم حل شود.

 و از جمله ی این قصه ها؛ داستانی است که سید احمد رفاعی روایت کرده، چنانکه می گوید: او بعد از ادای فریضه حج هنگامی که قبر پیامبر صلی الله علیه وسلم را زیارت کرد، مقابل قبر رسول صلی الله علیه وسلم ایستاده و ابیات زیر را خواند:

فـي حالـة البعـد روحي كنت أرسلها. . . . . . . . . . . . . . . . تقبــل الأرض عني وهي ‏نائبتي

وهــذه دولــة الأشباح قد حضرت. . . . . . . . . . . . . . . . فامدد يمينـک كي تحظى بها ‏شفتي

 آنجا که از تو دور بودم، روان خود را از جانب خود به خاک بوسی تو می فرستادم، اینک گردش روانها پیرامون تو پیدا است؛ دست مبارکت را درآر تا لبان من به فیض بوسه نائل شود.

بعد از قرائت این ابیات، دست راست رسول صلی الله علیه وسلم (از درون قبر) بیرون آمد و آنرا بوسید. (از کتاب الحاوی سیوطی نقل کرده) و ذکر کرده که در آن هنگام نودهزار نفر شاهد این رویداد بزرگ بودند، و به زیارت دست مبارک مشرف گشتند، از جمله شیخ عبدالقادر گیلانی رحمه الله، و آنچه که الان در آن مکان نزد مسجد نبوی بنام (البنيان المشيد) موجود است به دلیل این قصه بوده است.

حال می خواهم از حضورتان بپرسم:

1- آیا این قصه واقعیت دارد یا خیر؟

2- نظر شما در مورد کتاب «الحاوی» امام سیوطی چیست، با توجه به اینکه این قصه از آن کتاب نقل شده است؟

3- و اگر این قصه نادرست است، آیا نماز خواندن پشت سر امامی که این قصه را حکایت می کند و حتی به آن اعتقاد دارد جایز است؟ و آیا اصلا امامت چنین کسی جایز است یا خیر؟

4- و آیا قرائت چنین کتابهایی در حلقه های دینی مساجد جایز است؟ با توجه به اینکه این کتاب در مساجد بریتانیا توسط جماعت تبلیغ قرائت می شود، و جماعت تبلیغ در کشور عربستان سعودی شهرت زیادی دارند، و از جمله در شهر مدینه منوره که مؤلف این کتاب (فضائل اعمال) برای مدت طولانی در این شهر زندگی کرده است.

از شما اساتید گرامی تقاضا دارم که ما را با جواب کافی و مفصل راهنمایی کنید، تا آنکه (فتوای شما را) به زبانهای محلی ترجمه کنم و آنرا در بین دوستان و همکلاسهایم و بقیه مسلمانان که با آنها در این ارتباط هم صحبت هستم پخش کنم».

 الجواب: «هذه القصة باطلة لا أساس لها من الصحة ؛ لأن الأصل في الميت نبيا كان أم غيره أنه لا يتحرك في قبره بمد يد أو غيرها ، فما قيل من أن النبي صلى الله عليه وسلم أخرج يده للرفاعي أو غيره غير صحيح ، بل هو وهم وخيال لا أساس له من الصحة ، ولا يجوز تصديقه ، ولم يمد يده صلى الله عليه وسلم لأبي بكر ولا عمر ولا غيرهما من الصحابة فضلا عن غيرهم ، ولا يغتر بذكر السيوطي لهذه القصة في كتابه : (الحاوي) ؛ لأن السيوطي في مؤلفاته كما قال العلماء عنه : حاطب ليل يذكر الغث والسمين ، ولا تجوز الصلاة خلف من يعتقد صحة هذه القصة لأنه مصدق بالخرافات ومختل العقيدة ، ولا تجوز قراءة كتاب (فضائل أعمال) وغيره مما يشتمل على الخرافات والحكايات المكذوبة على الناس في المساجد أو غيرها ؛ لما في ذلك من تضليل الناس ونشر الخرافات بينهم.

نسأل الله عز وجل أن يوفق المسلمين لمعرفة الحق والعمل به إنه سميع مجيب . وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه».

وبالله التوفيق ، وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم .

اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء

الرئيس : عبد العزيز بن عبد الله آل الشيخ

عضو : عبد الله بن غديان

عضو : صالح الفوزان

عضو : بكر أبو زيد

 

جواب: «این حکایت و قصه باطل است و هیچ اساس و صحتی ندارد؛ زیرا اصل در مرده اینست که در قبرش حرکت نمی کند تا بخواهد دستش را دراز کند یا عمل دیگری انجام دهد، حال چه پیامبر خدا باشد یا غیر او، پس آنچه که در مورد پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته شده که ایشان دستش را برای رفاعی یا غیر او از قبر بیرون آورده صحیح نیست، بلکه این (قصه) وهم و خیالی بیش نیست و هیچ اساس و صحتی ندارد، و (برای یک مسلمان) جایز نیست که این حکایت را تصدیق کند.

درحالیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم (در قبرش) دست خود را برای ابوبکر و عمر و دیگر صحابه ی کرام بیرون نیاوردند چه رسد برای غیر آنها! (که در رتبه و منزلت آنها نیستند)، و فقط به دلیل آنکه سیوطی این داستان را در کتابش (الحاوی) ذکر کرده نمی توان به صحت آن داستان گواهی داد، زیرا امام سیوطی در کتابهایش - همانطور که علما فرموده اند: در شب هیزم جمع می کند و چاق و لاغر را نقل می کند؛ (کنایه از کسی است که بدون در نظر گرفتن صحت و سقم روایت یا داستان آنرا نقل می کند و صحیح و ناصحیح را هر دو ذکر می کند).

و جایز نیست که پشت سر کسی نماز خواند که به این قصه اعتقاد دارد، زیرا او (با این اعتقادش) تصدیق کننده خرافات است و عقیده اش با آن مختل خواهد شد.

همچنین قرائت کتاب «فضائل اعمال» و دیگر کتابهایی که محتوای آنها مشتمل بر خرافات و داستانهای دروغین هستند برای مردم در مساجد یا جای دیگری جایز نیست؛ چرا که باعث گمراهی مردم و نشر خرافات بین آنها می شود.

از خداوند عزوجل خواستاریم که مسلمانان را در شناخت حق و عمل به آن توفیق فرماید چرا که او شنونده و اجابت کننده دعاهاست».

وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه .

وبالله التوفيق ، وصلى الله على نبينا محمد وآله وصحبه وسلم.

اللجنة الدائمة للبحوث العلمية والإفتاء

 

همچنین در کتاب دائرة المعارف ادیان و مذاهب و احزاب معاصر چنین آمده:

« يعتمدون يعني جماعة التبليغ في اجتماعاتهم في البلاد العربية على القراءة من "رياض الصالحين" ، وفي البلاد الأعجمية على القراءة من "حياة الصحابة " ، و " تبليغي نصاب " والأخير مليئ بالخرافات والأحاديث الضعيفة» انتهى.

«آنها یعنی جماعت تبلیغ- در اجتماعات خویش در کشورهای عربی بر قرائت کتاب "ریاض الصالحین" و در کشورهای غیر عرب نیز بر قرائت کتاب "حیات صحابه" و "تبلیغی نصاب" اعتماد می کنند، که این کتاب اخیر پر از خرافات و احادیث ضعیف است». ‏"الموسوعة الميسرة في الأديان والمذاهب والأحزاب المعاصرة" (1/322)‏.

 

خلاصه اینکه اهل علم مطالعه کتاب "تبلیغی نصاب" که اسم دیگر آن "فضایل اعمال" است را تحذیر کرده اند، بنابراین مطالعه و مدارسه ی این کتاب برای مسلمانان عامی جایز نیست، بلکه بایستی به کتابهای سنت و حدیثی صحیحه و همچنین به کتابهایی که بر منهج اهل سنت و جماعت تالیف شده اند عنایت داشته باشند، اما کتابهایی که حاوی خرافات و دروغ است شایسته نیست که در قلب و عقل مسلمان موحد جایی داشته باشند.

پس باید مواظب بود و تشنگی آموختن منهج صحیح را با آب مسموم احادیث ضعیف و ساختگی یا خواب و رؤیا و قصه و کتابهایی که با استناد بر آنها تالیف شده اند، برطرف نساخت، بلکه باید از سرچشمه ی زلال قرآن و احادیث صحیح نبوی خود را سیراب نمود، تا آنکه هدایت و سعادت را بدست آوریم و از داشتن عقیده ای پاک و مورد رضای باری تعالی احساس آرامش کنیم و به لطف و رحمت پروردگار امیدوار باشیم.

چرا که اگر عقیده و اصول یک دین بر سخنان و روایات و ادعاهای سست و بی اساس قراربگیرد، بدون شک راه انحراف و کجی را در پیش خواهد گرفت و هرگز نخواهد توانست تا سعادت بشری را تضمین نماید.

 

وصلى الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه و أتباعه إلی یوم الدین

تهیه و ترجمه: محمد عبدالطیف.

 

 

 

آخرين نظرات ثبت شده براي اين مطلب را در زير مي بينيد:

    تبلیغی تواب مي‌گه:
    اين نظر در تاريخ 1401/02/02 و 7:07 دقيقه ارسال شده.

    السلام علیکم و رحمهت الله

    من بعد از مدتها تشکیل شدن از رفتن به جماعت توبه کردم..
    به دلیل اینکه بعد از مدتها متوجه شدم این کارها طبق گفته یکسری امیران طراحی شده و طبق روش قرآن و سنت و گفته الله و رسول صلی الله علیه و آله و سلم نیست!
    این موارد را عمراً در قرآن و سنت پیدا کنید:
    -در وقت به مسجد، آمار مردم رو گرفتن و ثبت کردن در دفتر و..
    -تعیین هر ماه سه روز خروج در راه الله
    -وقت به مرکز (الله معاف کنه، چقدر ما رو الاف کردن به اسم وقت به مرکز و شرکت در شعبه ها)
    -اطاعت محض از امیر بدون دلیل
    - ممنوع کردن شدن ملاقات همسر در طول تشکیل
    -مهنت در دین با مشوره امیر نه روش پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
    -اصلا امیران در زمان صحابه عالمترینشان نسبت به علم دین بودند! اما افتخار امیران تبلیغی بی سواد(علوم شرعی) بودنشان است.
    - تعیین امیر مربوط به حکومت اسلامی است نه حزب بازی به بهانه رسیدن به حکومت و...
    دیگه خودتون بررسی و مقایسه و فکر کنید. ما که الحمدلله بدعت رو ترک کردیم.
    والله اعلم

    سامان مي‌گه:
    اين نظر در تاريخ 1400/04/28 و 9:30 دقيقه ارسال شده.

    سلام علیکم برادران بزگوار جالب است بدانید احادیثی که در فضایل اعمال جمع آوری شده از کتب صیح بخاری، مسلم ابن ماجه و کتابهای دیگر مورد تایید اهل سنت می باشد اگر شما اسناد احادیث را ببینید متوجه می شوید و پر از آیات قرآن در هر باب می باشد و شرحی از آیات قرآن و احادیث می باشد، شما بر می گردید و به کل کتاب می گید خرافات و شرکیات در حالی که این کتاب پر از آیات قرآن و احادیث رسول الله می باشد،، تقوای شما کجا رفته، حالا اگر یه حدیث ضعیف می بینیم خیلی با ادب محدثین اعلام می کنند که این حدیث به علم و نظر بنده ضعیف می باشد، حالا این حدیث ضعیف بازهم نمی توانند بگن که حتما کلام رسول الله نیست، چون اگر اینطور بود نمی گفتند حدیث ضعیف می باشد، حال در مقابل این حدیث ضعیف باید کمال ادب را رعایت کرد، حال شاید یک محدث دیگر بنابر ذوق و علم خودش این حدیث را حسن یا صحیح بداند، حال در رابطه با کتابی که منابعش قرآن و کتاب‌های معتبر اهل سنت می باشد با این الفاظ دور از ادب مخاطب قرار می دهیم، این یک نوع کفر گوی است که کلام الله و رسول الله که اکثر فضای کتاب فضایل اعمال را گرفته خرافات شرکیات و کلمه‌ای گستاخانه دیگر را به کار بریم،

    علی مي‌گه:
    اين نظر در تاريخ 1400/02/17 و 10:20 دقيقه ارسال شده.

    سلام
    این کتاب کاملا رد هست ، و احادیث ضعیف زیاد داره که با عقل و منطق جور در نمیاد ،ویکی پدیا به زبان انگلیسی گفته شر و فتنه هست ،چون داستان جعلی و ساختگی زیاد داره ،ببین شتشوی مغزی میده مثلا با فقیر و ترک دنیا نشان دادن صحابه و پیامبر مخالف نصح صریح قرآن هست ، و باعث میشه خیلی از مسلمانان بخاطر الگو گیری نادرست دچار فقر بشن ،اکثر مناطق که این کتاب خونده میشه فقیر و بدبختن مثل بلوچستان ،پاکستان هند و افغانستان ،درحالی که اعراب بخاطر زبان مستقیم ایمان را از قرآن میگیرن و نتیجه درست میگیرن ،برید تحقیق کنید این کتاب شستشوی مغزی و ترک دنیا را سبب میشه همون چیزی که باعث عدم پیشرفت میشه ،امریکا داره می‌ره مریخ ما اندر خم یک کوچه ایم،نگید ثواب که یک توهمه دین باید هر دو جهان را درست کنه مگر اینکه دین نادرستی باشه یا نادرست رسونده باشن ،این آقای ذکریا کاندهلوی مثلا استاد حدیث هست بخدا این کتاب منطقه عجم را نابود کرده برید تحقیق کنید ،اگر یه کم با روانشناسی و جامعه شناسی و تبلیغ رسانه ای و این کتاب آشنا باشین میفهمین.الکی هم تعصب نورزین برین تحقیق کننین کلا خیلی از علما اهل سنت ردش کردن ،ما با این کتاب نابود شدیم

    شاهین مي‌گه:
    اين نظر در تاريخ 1396/09/19 و 19:37 دقيقه ارسال شده.

    سلام علیکم اول هیچ محدثی برای فضایل احادیث ضعیف ایراد نگرفته اند دوما مولانا زکریا شیخ الحدیث می باشد وهمزمان کصحاح سته را تدریس میکردند باید کسی از خودش باسوادان از ایشان ایراد بگیرد نه یه مال معمولی واین بی ادبی است نسبت به ایشان ثانیا در تلگرام مفتی ضیا الرحمن محمدی جواب این سوال شمارا داده اند اگر گوش کنی لطف میفرمایید

بخش نظرات براي پاسخ به سوالات و يا اظهار نظرات و حمايت هاي شما در مورد مطلب جاري است.
پس به همين دليل ازتون ممنون ميشيم که سوالات غيرمرتبط با اين مطلب را در انجمن هاي سايت مطرح کنيد . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نيز نظري براي اين مطلب ارسال نماييد:


کد امنیتی رفرش